چادرم را می گویم...
18 مرداد 1392 توسط آسمانی
چادرم را می گویم…
می گویند سیاهی ِ چادرم چشمــــ را میزند
چشم آدم های حریص وهرزه را ،
چشم را که هیچ !
خبرندارند تازگی ها دل را هم می زند !
دل آدم های مریض و بیمار دل را !
از شما چه پنهان چادرم دست و پا گیر هم هست !
دست و پای بی بند و باری را می بندد
چادر برای کسانی استــــ که نمی خواهند
عزتــــ ِ آخرتشان را به بهای نا چیز ِ لبخند های هرزه بفروشند !
┘◄ چادرم سند بندگی و عبودیتم را امضا می کند …