در و صدف
در و صدف
درّ و صدف ، تألیف : استاد محمد شجاعی
كتاب «درّ و صدف» پيرامون موضوع حجاب، از تأليفات استاد محمد شجاعي، در چهار بخش شامل مباحث ديني، اجتماعي و سياسي به رشته تحرير درآمده است. با توجه به بحث بر انگيز بودن موضوع حجاب در بين طرفدارانش در داخل وخارج كشور وگاه سهل انگاري و يا جهل برخي مسلمانان در اين باب، نگارنده محترم سعي بر اين دارد كه خواننده را به تفكر و تأمل در چرايي و چگونگي اين تكليف الهي دعوت كند.
كتاب «درّ و صدف» پيرامون موضوع حجاب، از تأليفات استاد محمد شجاعي، در چهار بخش شامل مباحث ديني، اجتماعي و سياسي به رشته تحرير درآمده است.
>
با توجه به بحث بر انگيز بودن موضوع حجاب در بين طرفدارانش در داخل وخارج كشور وگاه سهل انگاري و يا جهل برخي مسلمانان در اين باب، نگارنده محترم سعي بر اين دارد كه خواننده را به تفكر و تأمل در چرايي و چگونگي اين تكليف الهي دعوت كند.
بخش اول كتاب پيرامون اين موضوع بحث مي نمايد كه همه انسانها در جستجوي سعادت وكمال اند، حركت به سوي كمال مانند هر حركت ديگري نياز به آگاهي و شناخت دارد و نيز با توجه به اين كه بهترين واضع قوانين هر مجموعه خالق آن مجموعه است، لذا تنها خداوند است كه صلاحيت و قدرت راهنمايي بشر را در حركت به سوي كمال دارد.
از اين رو ميزان كمال و رشد هر كس بستگي به ميزان تبعيت او از كاملترين و جامعترين قانون يعني قانون الهي دارد.
تحصيل كمال حقيقي در سايه تناسب وهماهنگي مجموعه قواي انساني امكان پذير است چراكه هيچ يك از قواي انساني بيهوده خلق نشده، هر يك مصلحتي را تأمين مي كند و براي هر يك حدي است.
يكي از قواي حيواني در انسان، غريزه جنسي اوست كه براي بقاي نسل وي ضرورت دارد.
اين قوه نياز واقعي و معيني دارد كه اگر به درستي تأمين شود انسان را در راه رسيدن به كمال مطلوب ياري مي كند ولي اگر غير عاقلانه و نادرست به كار گرفته شود، انسان را بسوي سراشيب حيوانيت و زوال استعدادهاي عاليه اش سوق مي دهد. خداوند براي هدايت اين قوه فعال بشري كه از طرق مختلف فردي و اجتماعي، تحريك مي شود قوانيني وضع فرموده كه يكي از اين مقررات، دستور حجاب است.
بخش دوم كتاب تحت عنوان “ريشه پيدايش فرهنگ بي حجابي در جهان ” نويسنده محترم ابتدا به بررسي ريشه انحرافات جنسي در فرهنگ غرب پرداخته و آثار مخرب آزادي جنسي را بيان مي كند، سپس علل گسترش فرهنگ بي حجابي و بد حجابي در كشورهاي مسلمان از جمله ايران را مورد بررسي قرار داده و در انتها انواع و علل آنرا مورد بحث و بررسي قرار مي دهد.
در بررسي تاريخچه حجاب، نگارنده توجه خوانندگان را به اين موضوع جلب مي كند كه تا همين دو،سه قرن گذشته بي حجابي به شكل امروزي آن وجود نداشته و وضع پوشش زنان در بيشتر كشورها مناسب بوده است.
عواملي از قبيل رشد صنعت، پيدايش مكاتب جديد، سخت گيري هاي متعصبانه كليسا (كه حتي گناه همجنس بازي را كمتر از گناه ازدواج جلوه مي داد)، هم چنين تحقير و ظلم به زنان و مهمتر از همه كنار رفتن دين از صحنه زندگي مردم، از علل پيدايش وگسترش فرهنگ برهنگي به شمار مي رود.
آزادي جنسي كه محصول اين فرهنگ غلط در غرب بود اثرات بسيار مخربي بر زندگي فردي و اجتماعي مردم باقي گذاشت، كه از آن جمله مي توان به از بين رفتن شخصيت، امنيت و آزادي زن، سست شدن بنيان خانواده و ضربه خوردن فعاليت هاي سالم اجتماعي اشاره كرد. گسترش فرهنگ برهنگي در ايران و ساير دول اسلامي نيز معلول تهاجمات فرهنگي و نظامي و استعمارهاي قديم و جديد در اين كشورها بوده است.
از جمله طرح هاي فرهنگي دشمن در كشور ما اشاعه فساد به خصوص در روابط زن و مرد بوده و براي رسيدن به اين هدف، حجاب بايد از سدّ راه برداشته مي شد.
براي نيل به اين مقصود دشمن راههاي مختلفي را در پيش گرفت كه از آن جمله استفاده از رسانه هاي گروهي و هنر مبتذل برجستگي بيشتري دارد.
اوج تهاجم فرهنگي در ايران مربوط به دوران قبل از انقلاب و با شروع حكومت منحوس پهلوي و ماجراي كشف حجاب است.
آنچه مسلم است ميزان تاثيرپذيري از فرهنگ غرب بستگي به ميزان فهم هر كس از دين و حكمت دستورات آن و نيز پيوند اين فهم با قلب و روح او دارد.
در ادامه اين بخش از كتاب، نويسنده محترم حجاب را منشأ خيرات و بركات بسيار دانسته و فوايد گوناگوني نظير: تامين امنيت، كمال و آزادي معنوي زن، تحكيم بنيان خانواده، سلامت اجتماعي و آرامش رواني افراد، تسهيل در ايفاي نقش هاي اجتماعي، خروج از سپاه شيطان و جلب رضايت الهي را براي آن برشمرد.
بخش سوم كتاب، نگارنده محترم مباحثي را در زمينه نقش نگاه و ساير حواس در شكل گيري تفكرات و ايجاد انحرافات عنوان مي كند.
مي دانيم كه محسوسات بالأخص ديدني ها، تأثير به سزايي در اشتغال فكر و قلب دارند، در واقع نوع تفكرات بستگي تام به نوع اطلاعاتي دارد كه از طريق حواس وارد ذهن و روح فرد مي شوند.
نگاه مادي به زن، به عنوان موجودي كه وجودش جاذبه هاي مختلفي را در دل ايجاد مي كند، مي تواند منشأ بسياري از انحرافات باشد. اسلام براي حفظ پاكي فرد و جامعه علاوه بر اينكه به زنان دستور رعايت حجاب را داده به مردان نيز دستور مي دهد تا ديدگان خود را ازنگاه ناروا به نامحرم بپوشانند.
بخش پاياني كتاب مواردي مربوط به لباس، زينت، انواع آنها و نحوه ارتباط انسان با اين دسته از مسائل را شامل مي شود.
طبق آيات قران كريم لباس براي انسانها به دو دسته تقسيم بندي مي شود:
لباس ظاهري كه براي پوشاندن بدن وحفظ آن استعمال مي شود و مايه زينت ظاهري اوست، و ديگري، لباس باطني است كه خداوند از آن به تقوا تعبير فرموده است. تقوا روح انسان را از بيماري و زشتي مصون مي دارد و از آنجا كه تنها توشه انسان در سير به سوي ابديت داشتن روحي سالم است اهميت لباس باطني بيش از پيش مشخص مي شود.
عدم رعايت احكام مربوط به حجاب و لباس ظاهري موجبات آلودگي روحي فرد را فراهم مي كند. اين احكام در دين مبين اسلام به طور دقيق و مبسوطي بيان شده كه نويسنده با توجه به فرصت وبضاعت كتاب به ذكر مواردي از آن پرداخته است.
اميد است كه با مطالعه اين كتاب بهره كافي را از مباحث عنوان شده ببريم، مباحثي كه به سبكي نظام مند به بررسي روابط علّي و معلولي حاكم بر اجتماعات انساني در زمينه اجراي اين تكليف الهي مي پردازد.